به نظرم جمله «معلمی شغل انبیاست» رساترین عبارت برای بازگویی نقش معلم در جامعه است. آن که، در کوچه پس کوچههای تاریکی و دلتنگی، دست پریشان حالی را میگیرد و به نور و سکون میرساند ؛ آرامشی توأم با صداقت، پاکدلی و تلاش.
من هم رهین منت معلمی عاشق و دلباخته هستم. اویی که در سالهای پرخاطره دبیرستان، در بحبوحه شور جوانی، در ناملایمات و اضطرابهای آن دوران، دستم را گرفت و از امواج سهمگین تردید و بلاتکلیفی، نجاتم داد.
سالهاست که ندیدمش، اما هر ازگاهی در رؤیا به سراغم میآید و مرا یادی دوباره میبخشد.
هر وقت ذکری و حالی پیش میآید، فراموشش نمیکنم.
تقدیم به تمام معلمین
معمــار دانــایـی
آنکه نقاش است و نقشی ساخته
با قلـــــــم طرح نویی انداخته
در مسیر واژه های دوستــــــــی
سطر سطــری زآشنایی داشته
آنکه چون اسطوره های پارســی
عین ولامی را به میم افراشته
هم ردیف انبیاء و عارفـــــــــــان
پوششی بر جـــــهل جاهل بافته
آنکه آهنگ و کلامی دل ربــا
از یرای درس خـــــــــود آراسته
چشمه های معرفت جوشــــد ز او
دانشی از حد فزون انبـــــــاشته
لحظه هایش پر شده از خـاطرات
خاطراتی که زدل جان باخـــته
هرچه از عطرش ببویم کم بود
او گلستان ها ز گل ها کاشته
آنکه معمار است و الگوی همه
لاله ای بر قلب خود بگذاشته
با سلاح علم در راه مـــــــــــــراد
چون جلوداران به کفران تاخته
آن معلّم آن مرّبی آن که او
از فنونش عالمی پرداختــــــــه
او عزیز است و مقامش پاس دار
چونکه یزدان نام او بنگاشته
عارف آن باشد که چون قطعه زمین
هرکسی او را لگد انداخته
یعنی از زهد و کلام و علم او
ذره ای از دانشش برداشته
بار الا ها این سلیمان را مدد
تا چو ابران سایه ها افراشته
شاعر: ناشناس
نوشته شده توسط علی اکبر ابراهیمی در شنبه 89/2/11 و ساعت 10:0 صبح |
نظرات دیگران()