سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آن که سپاس نیکى تو را نگزارد ، مبادا به نیکویى کردنت بى‏رغبت گرداند ، چه بود که کسى تو را بدان نیکى سپاس دارد که سودى از آن برندارد ، و بود که از سپاس سپاسگزار بیابى بیش از تباه کرده کافر نعمت غدار ، « و خدا نیکوکاران را دوست مى‏دارد . » [نهج البلاغه]
امروز: چهارشنبه 103 آذر 14

من هم همچون پنجاه میلیون ایرانی، چهارشنبه شب مناظره آقای موسوی و احمدی نژاد را دیدم. برایم بسیار سخت بود که در آن لحظات اظهار نظر کنم. کمی تحمل و تأمل کردم تا اظهارات موافق و مخالف را خوب بشنوم و سعی کردم ذهنم را از تعصبات بی جا و غیر مهم دور کنم و در یک فضای خالی از غرض ورزی و هقط، با در نظر گرفتن دلایل دو طرف، دیدگاهم را مطرح کنم.

نمی دانم، بعد از سی سال به کجا رسیده ایم؟! کدام قل? اقتصادی، سیاسی، فرهنگی را فتح کرده ایم که این چنین به خودمان می بالیم و خود را مملکتی مافوق همه می پنداریم. اگر پیشرفتهایمان را با قبل از انقلاب بسنجیم، خب، بله جهشی خوب داشته ایم ولی آیا این تعالی ما متناسب با اوج گیریهای جهانی بوده است؟ قطعاً تصدیق می فرمایید که هر چند در برخی از جنبه ها جزو برترین ها هستیم، اما هنوز به درجه ای از ترقی نرسیده ایم که پا به پای کشورهای پیشرفته دنیا حرکت کنیم، و در مجموع، جزو کشورهای در حال توسعه محسوب می شویم.

عقل سلیم حکم می کند با توجه به همین داشته ها و توانایی ها در سطح بین الملل عرض اندام کنیم. چون خارج از این محدوده، اولا خودمان را گول زده ایم، نتیجه آن هم جز خود بینی و خود محوری نخواهد بود. ثانیا با احتساب این نوع برداشت، عملکردمان را تنظیم می کنیم که آن هم نتیجه خوبی نخواهد داشت. ثالثا در بسیاری از موارد مورد تمسخر و عزلت جهانی قرار خواهیم گرفت. پس باید گنده تر از دهانم حرف نزنیم.

در بخش داخلی، بر سنجش توانایی های یک دولت، باید شرایط زمانی و مکانی آن را به طور کامل در نظر گرفت. مثلا فاکتورهای چون جنگ، بلایای طبیعی، توطئه های داخلی و بین المللی، سطح عمومی دانش و سواد جامعه و در آمدهای نفتی و غیر نقتی مانند مالیات و .....

اگر ما این فاکتورها را در نظر نگیریم، قطعا به نتیجه مطلوب هم نخواهیم رسید. به نظر می رسد جناب احمدی نژاد بدون احتساب وضعیت جنگ، توطئه های داخلی و خارجی، در آمدهای نفتی و حتی سطح آگاهی های عمومی نسبت به دولت های قبل از خود، اظهار نظر می کنند. پس چه خوب است که قبل از اعلام آمار تورمی 49 درصدی، و مقایسه با الان، کمی هم احوالات دولت و دولتیان آن زمان را از نظرشان می گذراندند، تا خدای نکرده، این اصول گرای معتقد به مبانی اخلاقی که همه جا دعای امام زمان را بر پیشانی خود حک می کند، دچار قضاوت ناصواب نشود.

و اما آمارهای که از یک سال قبل به این طرف، از ناحیه رئیس جمهور و برخی وزرا به گوش می رسد، کمی ابهام دارد. اینجانب در دولتی نبوده ام و نه داعیه ای خویشاوندی با یکی از خدمتگزاران پس از انقلاب در دولت را دارم، فقط به فقط به عنوان یک شهروند ایرانی که می خواهد رئیس جمهوری در شأن و جامع? اسلامیش انتخاب کند، می نویسم. آیا کسی هست که با دقت این آمار عجیب و غریب را بشنود و سئوالی هر چند از روی بی خیالی و بی تفاوتی از گوینده نپرسد، اگر این آمار درست است، پس چرا در زندگی ما تغییر و تحولی ایجاد نشده است؟!. چرا قدرت خرید ما اندکی تغییر نیافته و بلکه در بسیار از موارد، از برخی مواهب الهی هم محروم شده ایم. در آخرین اظهار نظرهای احمدی نژاد که دولت خود را پر کار می داند، خبر از شروع و اتمام طرح های فاز نه و ده پارس جنوبی می دهد. بلافاصله آقایان بیژن زنگنه، ترکان و نعمت زاده، که دست اندرکاران این دولت و دولت قبلی هستند، آمار ایشان را تکذیب می کنند. و احتمال این که این رئیس جمهور، جزو دروغ گوترین رئیس جمهور های دنیاست را به ذهن خطور می دهد. آمار آلومینیوم، مس و روی هم همینطور شد. بخش جالب قضیه این جاست که این قضیه فقط در اقتصاد خلاصه نمی شود، در چهار سال پیش، مد لباس و آرایش جوانان را مباحث پیش و پا افتاده قلمداد می کند، اما بعد از اندکی طرح امنیت اجتماعی را که درست لباس و مدل موی جوانان را وارسی می کند، به تصویب می رساند. در مورد هاله نور هم که بعدها تکذیب کرد و یک دروغ بزرگ دیگر به حرف های نامربوط خود افزود ، بسیار جالب است. لطفا برای درک حرف من لینک زیر را حتما مشاهده کنید.

http://www.youtube.com/watch?v=2hX8fsMLYBg&eurl=http%3A%2F%2Fwww%2Etehranlondon%2Ecom%2Farticle%2Ephp%3Fid%3D38107&feature=player_embedded

 

طرفداران احمدی نژاد به گزینه های اشاره و تکیه می کنند که در مجموع? یک دولت، نقش نهایت بیست درصدی دارد. ساده زیستی رئیس جمهور و وزرا، سفرهای استانی، زنده کردن شعارهای اول انقلاب و ... نمی تواند جایگزین یک برنامه منسجم، قانونمند و حسابگرا باشد. اگر نیروهای به کارگماشته شده، از ذهن فعال و تیز برخوردار نباشند و اگر از اصول مدیرت علمی و اسلامی بهره مند نباشند، و اگر در مرحله عمل از خود استقلال رأی که نشأت گرفته از یک برنامه هدفمند است، نباشند، چنانچه در بیست و چهارساعت روز، بیست و پنج ساعت هم کار کنند، بازدهی لازم را نخواهند داشت. همان طور که الان در سطح کلان کشور مشاهده می کنیم. نیروهای خلاقی که دارای ذهن تیز و برنامه ریزی شده بودند و می توانستند با روحیه جمعی و مقتدرانه ای که داشتند، کشتی متلاطم جمهوری اسلامی را با کمک ناخدای باهوش آن، به سر منزل برسانند، اما یکی یکی به کناری خزیدند و حال پس از چهار سال، نرخ تورمی که خود دولت به طور رسمی اعلام می کند، دو برابر زمان تحویل گرفتن دولت است. میزان رشد نقدینگی، کاهش تولیدات کشاورزی و ... که توسط خود دولت اعلام می شود، نیز مزید بر علت است.

آقای احمدی نژاد مدارک دانشگاه آزاد را قبول ندارند!!. خوب اشکالی ندارد، نداشته باشند. مگر قبول یا رد ایشان ملاک یک کار قانونی و شرعی است؟! ایشان حتی در لباس ریاست جمهوری حق اظهار نظر در مورد یک ارگان کاملا قانونی را ندارند. فارغ از اشکالاتی که به دانشگاه آزاد و حتی دولتی ها وارد است ، در شأن و مقام یک رئیس جمهور نیست که با این ادبیات و در مقابل جمع عظیمی از بینندگان داخلی و خارجی که بسیاریشان، آرزوی نابودی نظام جمهوری اسلامی را در ذهن خود می پرورانند، مسائلی نامربوط را به میان بکشانند.

امید است روزی فرا رسد که انسان های وارسته و توانایی در رأس حکومت قرار گیرند که تمام همت و تلاششان در جهت دفاع صحیح از دین خدا و نظام اسلامی است.


نوشته شده توسط علی اکبر ابراهیمی در جمعه 88/3/15 و ساعت 12:28 عصر | نظرات دیگران()

انتخابات دهم ریاست جمهوری

دهمین انتخاب رئیس جمهور، از زوایای متعددی قابل بررسی و کانون توجه است. از تعداد نامزدهای احتمالی دو طیفه مهم اصول گرایان و اصلاح طلبان گرفته تا وضعیت و جایگاه آنها در بین مردم.

از اصول گرایان شروع می کنیم. در انتخابات قبلی، سعی وافری در اتحاد خود کردند و تا حدودی هم موفق بودند، البته این موفقیت را نباید مدیون تشکیلات منسجم، مدیریت راهبردی و افرادی نخبه دانست، بلکه بیشتر زائیده موقعیت و وضعیت آشفته و اسفناک گروه­های مخالف بود. دلیل بنده هم عملکرد خود رئیس جمهور فعلی و اظهار نظرهای نه چندان موافق حامیان جدی وی است. مدیریت معروف به «هیأتی»، به وضوح در ستاد انتخاباتی آقای احمدی نژاد پیدا بود. همان مدل مدیریتی که ایشان در آن بزرگ شده بود و خود را مدیون آن می دانست و در ادامه راه هم، بدان وفادار ماند.

در این دوره با مخالفت های که از سوی برخی از طرفداران پیشین ریاست جمهوری شده، و کاندیداهای احتمالی مانند دکتر قالیباف، دکتر ولایتی، حجت الاسلام و المسلمین پور محمدی و ... قطعاً از آن طیف طرفداران کاسته خواهد شد . مگر این که باز هم مردم ما، به این مدیریت فله ایی و هیأتی اعتماد کنند و دل در گرو آن نهند که آش همان خواهد بود و کاسه همان.

البته نباید بخشی از عملکرد موفق دولت خدمتگزار را فراموش کرد. سیاست خارجی فعال، رسیدگی به مناطق محروم، دوندگی و خستگی ناپذیری رئیس جمهور و هیأت محترم دولت در حل مشکلات، تأکید بر شعارهای انقلاب اسلامی، ساده زیستی برخی از مسئولین ، همه و همه، دست به دست هم می دهند که ما به ایشان با دیدی بازتر و دقیق تر نگاه کنیم و وی را از هم اکنون به عنوان یک بازنده نیانگاریم.

اما از اردوگاه اصلاح طلبان، خبرهای ضد و نقیضی می رسد. این گروه پس از 4 سال هنوز نتوانسته تشکیلات منسجم و بسیار قوی خود را در انتخابات دوم خرداد 1376 بازیابی کند. به نظر بنده چند عامل باعث آن انسجام شد که هم اکنون از آنها خبری نیست و بعید می دانم دیگر در تاریخ این مملکت این اتفاق تکرار شود.

و اما کاندیدا شدن آقای خاتمی هم جای بحث بسیار زیادی دارد. نمی دانم ایشان موقعیت فعلی را چگونه تحلیل کرده اند که این قدر، قرص و محکم اعلام حضور می کنند،  ولی این چند نکته را به خوبی درک می کنم که :

1. خاتمی دیگر مثل گذشته فردی ناشناس برای مردم نیست. زیرا مردم ما عادت به آزمودن چهره های جدید دارند و هم? آرزوهای بزرگ و تا حدودی دست نیافتنی خود را در وی حستجو می کنند. این بار ایشان بخشی از آراء خود را به این دلیل از دست خواهد داد.

2. عملکرد اطرافیان آقای خاتمی، و نه خود ایشان، آنقدر سئوال برانگیز و تند و بی محابا بوده است که هیچگاه از خاطره افراد بیرون نمی رود. (جالب این که ایشان هرگز از این گروه تبری نجسته اند)

3. از آن طیف حامی، از اساتید دانشگاه گرفته تا هنرمندان طراز اول این مرز و بوم، دیگر خبری نیست.

4. شعارهای دهان پر کن و جذاب رو به پایان است. شاید بخواهند از شعار بازسازی خرابکاری های دولت نهم استفاده کنند که آن هم به تمیزی و برندگی شعار آزادی و رفاه و امنیت نخواهد بود.

5. بزرگترین چالش آقای خاتمی، طرفداران سینه چاک قبلی ایشان اند که هم اکنون با اظهار نظرهای مخالف و یا دو پهلو در به انزوا کشیدن و شکست ایشان نقش اساسی ایفا می کنند. افرادی که شکست خورده کامل سیاسی هستند و برای بلند کردن سر خود، بین رجل سیاسی، و بالا آمدن دوباره، به هر دری می زنند و به هر بداخلاقی متوسل می شوند.

6. از نقش آقای کروبی در حمایت از ایشان در دو دوره ریاست ایشان نباید به سادگی گذشت. کسی که از هم اکنون خود را رقیب جدی در طیف همسان می داند.

باز هم قضاوت در مورد انتخابات دهم، زود است. باید منتظر واکنش شورای نگهبان، سخنان رهبر معظم انقلاب، همگرایی گروه های اصلاح طلب و از همه مهمتر نحو? حضور اصول گرایان در این رویداد سرنوشت ساز و مهم نشست.


نوشته شده توسط علی اکبر ابراهیمی در سه شنبه 87/11/22 و ساعت 5:31 عصر | نظرات دیگران()
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
تو پس کوچه های جمعه
روشنگر راه
تحولات طبیعت و بازنگری درونی
جمعه پرتحرک نمایشگاه مطبوعات
یادداشتی بر مناظره موسوی - احمدی نژاد
انتخابات و دلزدگی ها
بهجت دین در محاق
چگونه با شهید آوینی آشنا شدم
تجربه نیاندوختن از گذشته و باخت فوتبال ملی
سیاست دینی و دین سیاسی
به بهانه شهرآورد 66 سرخابی
انتخابات دهم و معادله چند مجهولی
[عناوین آرشیوشده]

بالا

امام علی; (ع): فرصت، چون ابر می; گذرد ،پس فرصت های; خوب را غنیمت شمرید

بالا